سفارش تبلیغ
صبا ویژن
...
پوتین های بسیجی...[952]

بسم رب الشهدا ... سید مرتضی می گفت : مکه برای شما فکه برای من ... بالی برای پریدن نمی خواهم ، همین پوتین های خاکی هم مرا به خدا می رساند ... من همان منطقه ممنوعه قبلی نیستم انتخابات 88 تغییرات بنیادی در من ایجاد کرد ... من یک دو آتشه جمهوری اسلامی هستم ... اصلا میزان خوبی و بدی را قبول داشتن جمهوری اسلامی می دانم ...در حوزه فعالیت ها دانش آموزی مشغولم ... برای هر دانش آموزی وقت نمی گذارم ... برای دانش آموزانی وقت می گذارم که بدانم برای این نقلاب مفید هستند ... یعنی به گفته امام خامنه ای دام ظله العالی بسیجی باشند یعنی برای اعتلای فرهنگ و نام اسلام و ایران تلاش نمایند یا بتوانند مفید باشند ... ولایت فقیه را جزو اصول دین می دانم .... یعنی ضد ولایت فقیه را از دین خارج ... بعد از انتخابات بر روی بسیاری از خاطرات یک خط قرمز بزرگ کشیده ام . هر کس از قطار ظهور جا بماند خداحافظ او ... کوچکترین عدول از آرمان ها در رفتار های شخصی به خاطر خجالت ، جذب دیگران ، رفاقت و ... یعنی انحراف ،سعی دارم که اینگونه باشم که گفتم . خیلی تند رو تر از قبل ... والسلام . اللهم عجل لولیک الفرج

ویرایش
منوی اصلی
مطالب پیشین
وصیت شهدا
وصیت شهدا
لینک دوستان

ویرایش
پیوندهای روزانه
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز : 26
  • بازدید دیروز : 62
  • کل بازدید : 500922
  • تعداد کل یاد داشت ها : 145
  • آخرین بازدید : 103/1/10    ساعت : 9:31 ص


آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
کاربردی
ابر برچسب ها
امام خامنه ای ، آرمان ، عدالت ، خدا ، اسلام آمریکایی ، اسلام ناب ، ولایت ، فلسطین ، قوه قضائیه ، بسیج ، برادر ، تشکیلات ، تمهید ، توبه ، حاج منصور ، حسین قدیانی ، دفاع مقدس ، دکتر احمدی نژاد ، دکتر محمود ، دنیای مدرن ، دیدم که جانم می رود ، دین حد اکثری ، دکتر جلیلی ، راه ، رسول ، رهبری ، روز جوان ، روشنفکران احمق ، روضه ، زیارت ، سازمان ملل ، سازمان های مللی ، سعید جلیلی ، سفره ، سگان آمریکا نشین ، سید مجتبی نواب ، شعار ، شهدا ، شهید دیالمه ، صدا و سیما ، طرح ولایت ، طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن ، حسینیه ، حضرت روح الله ، حمار ، حمید داود آبادی ، خاندان هاشمی ، خیمه مهدی (عج)، پلاکفا ، باز پسرک ، داش حمید ، دانشجو ، دعا ، عدالت اجتماعی ، عدالتخانه ، علم بومی ، علیرضا ، غزه ، فاطمه (س) ،روضه ی حسین (ع) ، امام حسن مجتبی (ع) ، شب یلدا ، فتنه ، فحشا ، حاج همت ، حجاب ، حزب الله ، حسین (ع) ، جاسوس هسته ای ، جنگ ، جهادی ، جوان ، حاج سعید قاسمی ، تقوا ، تکبیر ، برج نشینان ، بسیجی ، تحصن ، تشکل ، تشکل ، اسلام ناب محمدی ، اعتراض ، اعتراض های مرفهین بی خاصیت ، التقاط ، دنیای مجازی ، استاد اخلاق ، امام خامنه ای ، جهاد ، شهادت ، امام خامنه ای ، حسن روحانی ،رابطه با آمریکا، استاد رجبعلی، ، امام روح الله ، امام سید علی خامنه ای ، انتخابات ، بحرین ، اسلام امریکایی ، 9 دی ، امام خامنه ای ، فتنه ، روز بصیرت ، آدم ، آرمان خواهی ، آرمانخواهی ، اتحادیه ، اخلاق ، اخلاق ، ارتباطات ، تواضع ، تکبر ، اردوی جهادی ، کافر ، کلیشه ، لباس شخصی ها ، ماه رمضان ، مبارزه ، متین ، مجمع تشخیص مصلحت ، مجمع وبلاگ نویسان مسلمان ، محرم ، محمد حسین عابدینی،رحمت الهی ، مرگ ، مخالف ، مداحی ، مدارس غیر دولتی ، مدرسه ، مربی ، مرگ ، مسجد ارک ، معلم ، مقاومت ، منافق ، مهاجرت ، موافق ، موسوی دروغگو ، موضوع اصلی ، میانمار ، نقد ، نقد درون گفتمانی ، نماز اولی ها ... ، نه دی ، نوشتن ، هدف ، هلالی ، هویت ، هیئت ، هیئت صاحب الامر(عج) ، هیئت ودیعة الحسین (ع) ، وبلاگ جدید ، قرآن ، قرآن سوزی ، قرارگاه حضرت علی اکبر(ع) ، قرارگاه های عملیات فرهنگی ، قرارگاه کربلا ، ولایت مدار ، کافه منافقین ، کاوه اشتهرادی ، کتاب ،
ارسال شده در یکشنبه 91/10/3 ساعت 9:25 ع توسط پوتین های بسیجی...


بسم رب الشهداء و الصدیقین

از سفره ی یلدا تا روضه ی حسین (ع)

می خواستم این مطلب را به قبل از یلدا برسانم حال چه بود که قسمت نشد نمی دانم ولی شاید حالا هم دیر نباشد ...

اصلا بحثی ندارم بر سر سنت های ایران باستان و اصلا هم کاری ندارم به اینکه آیا خیلی سنت ها درست است یا غلط ... اتفاقا عقیده دارم یلدا برای جامعه ای که در برخی موارد خانواده هایش در حال پاشیدن است بدکی نیست ... اتفاقا خاطرات شیرینی هم از یلدا و مانند آن دارم ... ولی بحث بر سر چیز دیگری است ... بحث بر سر این ست که فاما بنعمة ربک فحدث ... بحث بر سر این است که باز گو کن آن نعمتی را که خدا به تو داده ... برای دیگران ... و یا حتی فذکر کن برای دیگران که یادشان بیاید ...

مدت هاست که بر سر سنت های ایران باستان دغدغه ای ندارم ... هر چند که شاید خیلی از آن ها را رد هم نکنم ... اما یک چیزی را خوب فهمیده ام و آن این است که انسان در زندگی انتخاب هایی دارد و این انتخاب ها هستند که زندگی را شکل می دهند ...

می دانی خوب که نگاه می کنی می بینی که بعضی وقت ها برای نفی چیزی به طرز عجیبی به مرتبه ای بالاتر از همان چیز رو می آوریم نمونه اش سنت است و جاهلیت ... چند وقتی است که در فکر خیلی ها قومیت جای تعقل را گرفته و سنت ها جای رشد فکر را ... نمونه می خواهی ؟ مثلا همین اصرار بر اینکه آیین اسلام یک آیین عربی است و ما آریایی هستیم پس سنت های خودمان و اجدادمان چه شد ... جالب این است که این شیوه در ظاهر جالب است ولی منطق اعراب است در تفکر در 1400 سال پیش دقیقا برای تقابل با اسلام ... حالا شاید فهمیده باشید که چه می گویم ... ما برای فرار از قومیت ها اسلام با منطق عقل را رها کرده و رو به منطق اعراب آن هم نه هر عربی که رو به منطق عرب جاهلی 1400 پیش و به قبل آوردیم ...

و اینگونه بود که خدا به من نعمت داد ... هیچ وقت شاید فکرش را هم نمی کردم که حواسم باشد که در این روز های تاریخ چه گذشته ... شاید هیچ وقت فکرش را هم نمی کردم که با خیال راحت از مراسمات دور هم نشینی به راحتی روضه را به خنده ترجیح دهم ... شاید هیچ وقت فکرش را هم نمی کردم روزی زندگی ام در جمعی بگذرد که یلدایشان را دور هم بر شهادت امام حسن مجتبی (ع) بگریند ...

و تو هم یادت باشد ... تویی که خواننده ی این مطلبی ... شاید روزی بوده که تو نیز اوجت بر سر سفره ی حسین (ع) فاطمه(س) بوده است ... مراقب باش که اجدادت و قومیتت پشت دیوار کربلا نگهت ندارند ... کوفه را که یادت هست ؟

چیزی نمانده تا کربلای ایران ...




برچسب ها : فاطمه (س) ،روضه ی حسین (ع) ، امام حسن مجتبی (ع) ، شب یلدا  ,

      


بسم الله

این مطلب نقدی است متفاوت و نه قطعی در باره مداحی ده سال اخیر نظرات خود را البته نه به صورت تعصبی در قسمت نظرات قرار بدید انشاء الله مطالب مفید که در آن از استدلال های دینی و با گرایش به نظام مقدس جمهوری اسلامی استفاده شده باشد حتما در انتهای مطلب فوق قرار خواهد گرفت .

 

در این مطلب از شخصیت ها به صورت واقعی اسم برده خواهد شد .

 

عبدالرضا هلالی مداح حزب اللهی جوان و دوست داشتنی و پر حاشیه ایست که نقطه عطفی در مداحی های 10 -15 سال اخیر به حساب می آید ! مداحی که با تمام سعی برای فرار از این حاشیه ها با حاشیه سازی های مختلف موافقان و مخالفان نظام مقدس جمهوری اسلامی گاه و بیگاه مواجه می شود .

برای پی بردن به نقطه عطف گفته شده دوستان می توانند رجوع کنند به مداحان بزرگ و صوت های باقی مانده از آن ها یک سال قبل از ظهور پدیده ای به نام عبدالرضا هلالی و به یک تا دو سال پس از ظهور این پدیده . در این متن فعلا از پرداختن به نقد جزئی شخص عبدالرضا هلالی خود داری می نمائیم و در فضایی کلی به بررسی و نقد این پدیده خواهیم پرداخت .

دوستانی که در فضای مداحی سال های 75 -76 و حوالی این سال ها قرار داشته اند به یاد می آورند که مداحی دو اصل را در خود داشت محدود بودن سبک ها (نه با احتساب مداحی های پاپ که به موقع مورد نقد قرار خواهد گرفت) و عدم نو آوری در سبک و حتی شعر ! فراگیر نبودن مداحی در بین عموم مردم و استفاده قشر خاص دینی از مداحی.

همچنین حضور مادحین معروف که تعداد آن ها به انگشتان دست هم نمی رسید و تجمع آن ها در فضایی به نام مهدیه تهران و همچنین مادحینی که حتی از دسته فوق هم مخاطبینی خاص تر داشتند . که از دسته اول می توان به محمد رضا طاهری محمود کریمی و سعید حدادیان و تا حدودی حسن خلج و ظهور اندک مجید بنی فاطمه را اشاره نمود و در دسته دوم هم مداح بزرگی چون حاج منصور ارضی و در کنارش حسین سازور و مداحینی که قشر خاص بچه های هیئتی به آن ها گرایش داشتند و هنوز هم به همان صورت به راه خود ادامه می دهند مانند حاج علی قربانی ، حاج ماشاء الله و نریمان پناهی و ...

این فضا در حوالی سال 79-80 و با ظهور پدیده ای به نام عبدالرضا هلالی دچار تغییر اساسی می گردد ، فضایی کوچک در مجیدیه و بیرون آمدن کاست های هفتگی این هیئت  که مداح آن پسر جوانی است به نام عبدالرضا هلالی که در حدود 19-20 سال دارد هیئت های بزرگ هفتگی و مطرح شدن آن ها را رقم می زند . با ورود عبدالرضا هلالی به هیئت های بزرگترین مداحان یاد شده در بالا این تغییر سرعت بیشتری می گیرد خواندن در شب تاسوعا در کنار محمود کریمی که بسیار کم اتفاق می افتد کسی در این شب در هیئت رایت العباس (ع) و در کنار محمود کریمی بخواند با حضور در ظهر تاسوعا در هیئت رزمندگان اسلام و مهدیه امام حسن مجتبی و ذکر مصیبت در کنار سعید حدادیان تکمیل می شود و با حضور در ظهر عاشورا در کنار حاج منصور ارضی این سیر به اوج می رسد .

هواداری مداحان مورد تایید حزب اللهی ها عبدالرضا هلالی را به اوج محبوبیت در میان این قشر می رساند خواندن سبک هایی جدید او را در میان غیر از این قشر نیز بسیار محبوب می گرداند . اوج محبوبیت عبدالرضا هلالی با جذابیت های خاص خودش در میان قشر جوان به وجود می آید . قشری که به راحتی حاضر نیست در مسیری خاص پا بگذارد با عبدالرضا هلالی رو به هیئت می آورد (می توانید رجوع کنید به تعداد هیئت های موجود در محلات قبل و بعد از سال 80 ) .

با گل کردن عبدالرضا هلالی اتفاقی جدیدی در سیر مداحی رخ می دهد مادحین فعالی که تا قبل از این به واسطه شهرت و سایه ی سنگین شخصیت های بزرگ و عزیز مثل حاج منصور ارضی ، سعید حدادیان ، محمود کریمی و محمدرضا طاهری قابلیت مطرح شدن را نداشتند با استفاده از فضای ایجاد شده توسط هیئت الرضا (ع) در سطح جامعه مطرح می گردند مطرح شدن سید مهدی میرداماد ، مهدی سلحشور ، سید جواد ذاکر ، حسین سیب سرخی ، مهدی اکبری و مطرح شدن کوتاه مدت مجید بنی فاطمه و همچنین ظهور مداحین جوان و تقریبا هم سن و سال عبدالرضا هلالی و با همان سبک و از هیئت الرضا (ع) شروع می شود و این سیر تا کنون نیز ادامه دارد ظهور احد قدمی ، روح الله بهمنی ، محمد کمیل ، حمید علیمی ، جواد مقدم و پس از آن محمد حسین حدادیان را می توان از این دسته ذکر کرد .

کم کم و به مرور این تغییر به خود مداحین بزرگ سرایت می کند تغییر سبک های محمود کریمی و همچنین شعر های نوی مورد استفاده محمود کریمی را می توان بزرگترین این تغییرات دانست و آن هایی نیز که نمی توانستند خود رو به چنین روشی بیاورند استفاده از فرزندان خود یا مداحانی که توانایی چنین سبکب را داشتند در دستور کار خود قرار می دهند . البته شخصیت هایی چون حاج علی قربانی ، محمد رضا طاهری ، حسن خلج ، نریمان پناهی و ... همچنان به همان مسیر خود ادامه می دهند .

حضور سنگین رضا هلالی جوان در کنار مداحین بزرگ و خطاب حاج منصور ارضی به رضا حلالی در فاطمیه دوم معروف که او را جای پسر خود می نامد و اعلام می کند هر کس با رضا طرف شه با من طرف شده آن هم نه در هیئت خود بلکه با حضور در هیئت الرضا (ع) (خیلی کم می توانید پیدا کنید که حاج منصور در هیئتی به غیر از هیئت های خودش ظاهر شود) و همچنین در مراسم شهدای ارک رضا هلالی را به بالا ترین حد ممکن می رساند .

این اتفاق برای بسیاری به خصوص از اطرافیان مداحان گران تمام می شود ! حاشیه های عبدالرضا هلالی جوان رو به ازدیاد می گذارد و با آن فاطمیه معروف و مورد ضرب و شتم قرار گرفتن توسط عده ای که خود را متولی دین می دانند (که البته نمی توان از خدمات آن ها نیز گذشت) و پس از آن پخش گسترده و دور از دیانت و تقوای فیلم معروف عبدالرضا هلالی به اوج می رسد کاری که تا به حال برای هیچ ذاکر اهل بیتی تا کنون نشده بود به صورت ناجوانمردانه ای که بهترین آن استفاده از جمله هدف وسیله را توجیه می کند گریبان مداح محبوب نسل جوان و حزب اللهی های نسل جدید را می گیرد .

دیگر مداحان بزرگ حاضر نیستند از رضای هلالی در مجالس خود استفاده کنند و عملا آن هایی که حتی با وجود رضا هلالی هیئت هایشان رونق بیشتری می گرفت و بسیار از او استفاده کرده بودند ناگهان به بهانه هایی مانند اینکه رضا سبک های غیر متعارف و گوش ندادن به تذکرات در زمانی که فرزندان و اطرافیان و دیگر مداحان جوانی که در کنارشان در حال خ.اندن هستند پشت عبدالرضا هلالی را خالی می کنند .

خیلی از این گونه حرف ها نگذشته و انتقاد ها به سبک و شعر های رضای هلالی ادامه دارد که در شب میلاد امام حسن (ع) شعر بسیار عجیب محمود کریمی و به سبکی نزدیک رپ در مهدیه امام حسن مجتبی (ع) با استقبال محمود کریمی مواجه می گردد ، این اتفاق این شائبه را بیشتر در ذهن متبادر می کند عدم پذیرش رضا هلالی در این هیئت ها بیش از این که مربوط نوع خواندن او باشد سنگین بودن ادامه حمایت از اوست چراکه در همین میان پسر سعید حدادیان به شدت مشغول خواندن اشعار رضا هلالی است که با همراهی پدرش نیز در مواقعی همراه می شود .

در ادامه این داستان می توان تقدیری را نیز از عبدالرضا هلالی نیز به عمل آورد هر چند که شاید کمی و در مدتی او از آرمان های مورد نظرش دور شد ، اما هیچ گاه در مقابل این بی مهری ها پشت پا به آرمان های مورد نظرش نزد و همچنین با این که همچنان جمعیت زیادی از نسل جوان را به همراه خود داشت ، که این بار و به واسطه رانده شدن از طرف بسیاری از بزرگان مداحی حامی نظام مقدس جمهوری اسلامی عده ی زیادی از جوانان منتقد نظام به هیئت الرضا (ع) گرایش پیدا کرده بودند از دامن زدن به اختلاف و ایجاد دو دستگی در هیئت های نظام خود داری نمود در شرایطی که به راحتی شرایط آن را داشت .

انشاء الله در مبحث های بعد به نقد های زیادی در باره ی این مداح عزیز نیز خواهیم پرداخت ، ولی بر خود لازم می دانستم در برابر هجمه های زیادی که به این عزیز که دلیل عزیز بودنش نیز بسیجی و رهرو شهدا بودن و حامی نظام مقدس جمهوری اسلامی است مطلبی را تهیه نمایم که حاوی نکات مثبت حضور عبدالرضا هلالی در عرصه مداحی کشور باشد .

انشاء الله که همیشه نیز بسیجی بماند هر رور بسیجی تر از قبل .

برادر رضا خسته نباشی !  




برچسب ها : مداحی  , هلالی  , حاج منصور  ,

      
ارسال شده در سه شنبه 87/12/6 ساعت 12:27 ع توسط پوتین های بسیجی...


بسم الله

چند وقت تو دلم مونده بود این شعر رو بنویسم .

خیلی دوست دارم این شعر رو برای همین گفتم تا ماه صفر تموم نشده این رو بذارم .

شعری که این شاعر جوون پیش آقا خوند و کلی آقا تشویقش کرد .

 

با اشک هاش دفتر خود را نمور کرد

ذهنش ز روضه های مجسم عبور کرد

در خود تمام مرثیه ها را مرور کرد

شاعر بساط سینه زدن را که جور کرد

احساس کرد از همه عالم جدا شده است

در بیت هاش مجلس ماتم به پا شده است

در اوج روضه خوب دلش را که غم گرفت

وقتی که میز و دفتر و خودکار دم گرفت

وقتش رسیده بود به دستش قلم گرفت

مثل همیشه رخصتی از محتشم گرفت

باز این چه شورش است که در جان واژه هاست

شاعر شکست خورده ی طوفان واژه هاست

بی اختیار شد قلمش را رها گذاشت

دستی ز غیب قافیه را کربلا گذاشت

یک بیت بعد واژه لب تشنه را گذاشت

تن را جدا گذاشت و سر را جدا گذاشت

حس کرد پا به پاش جهان گریه می کند

دارد غروب فرشچیان گریه می کند

با این زبان چگونه بگویم چه ها کشید

بر روی خاک و خون بدنی را رها کشید

اورا چنان فنای خدا بی ریا کشید

حتی براش جای کفن بوریا کشید

در خون کشید قافیه ها را حروف را

از بس که گریه کرد تمام لهوف را

اما در اوج روضه کم آورد و رنگ باخت

بالا گرفت کار و سپس آسمان گداخت

این بند را جدای همه روی نیزه ساخت

خورشید سر بریده غروبی نمی شناخت

بر اوج نیزه گرم طلوعی دوباره بود

او کهکشان روشن هفده ستاره بود

خون جای واژه بر لبش آورد و بعد از آن

پیشانی اش پر از عرق سرد و بعد از آن

خود را میان معرکه حس کرد و بعد از آن

شاعر برید و تاب نیاورد و بعد از آن

در خلصه ای عمیق خودش بود و هیچ کس

شاعر کنار دفترش افتاد از نفس

حمید رضا برقعی

 

خدا حافظ پیرن سیاه ...

خدا حافظ سیاهیا

خدا حافظ محرم و صفر ...

خدا حافظ دو ماه هیئت....

خدا حافظ مجلس روضه ...

خدا حافظ بچه هیئتیا...

راستی امروز بود که رفتن در خونه مادرمون ... و با لگد زدن به در ...

امروز بود داستان گردن و ریسمون اتفاق افتاد بچه ها ...

بابامون علی رو می گم ....

وای....

وای .....

 




برچسب ها : روضه  ,

      


هو اللطیف

گیر ندید که مدرکش کجاست !!!

این مطلب من در آوردیه ...

یه فکره فقط تصور اینکه اربعین چی گذشته .همین

داشتم فکر می کردم که یقینا 72 قبر اون جا بوده البته 71 چون حضرت علی اصغر (ع) روی سینه ی باباش بود .

داشتم فکر می کردم که هرکی سمت قبر کی رفته ؟

یقینش این باید باشه که جضرت بی بی سکینه (س) پر پر می زده برای قبر عمو عباسش ، رقیه هم که نبود ...

یقینی تر اینه که حضرت زینب کبری (س) هم اول رفته باشه سراغ قبر برادر بعد دو طفلان زینب (س)

باور دارید که هویت زینب(س) حسین (ع) بود ؟

فکر کنم امام سجاد (ع) هم بین بین الحرمین هی می رفته و بر می گشته . شاید هم رفته پیش داداش اکبر (ع) آخه خیلی سخته ...

ولی عباس (ع) و حسین(ع) نمی شد یکیشون بمونن و یکیشون بره !

اربعین شاید خیلی ها سعی حسین (ع) و عباس (ع) رفته بودند همونجوری که الآن هم اون هایی که رفتن تعریف می کنند که تو بین الحرمین در به در سقا و ساقی می شی .

اگر حضرت رقیه خاتون (س) بود شاید می رفت سر قبر حضرت علی اصغر (ع) باباش رو نمی دونم طاقت داشت بره یا نه ؟ هرچند که اگر می خواست بره پیش داداش مجبور بود بره سر قبر بابا .

ما که نرفتبم کربلا ...

برای همینه که :

یا عباس (ع) حسین (ع)

 




      
ارسال شده در شنبه 86/10/29 ساعت 7:2 ص توسط پوتین های بسیجی...


بسم رب الحسین (ع)

خاک عالم به سرم از اثر تیر و ...

امروز عباسی نیست که بگویم :

یا عباس (ع) حسین (ع)




      
   1   2      >


پیامهای عمومی ارسال شده

+ بسم الله . امامون گفت: خدا لعنت کنه بنی امیه رو برای ما عید نگذاشتند . امروز هر چقدر تبریک می گفتند عید رو غمم بیشتر می شد !

+ بسم الله . کمپین اعتراض به گزارش احمد شهید در مورد حقوق بشر در ایران لطفا منتشر و امضا کنید

+ بسم الله . سلام داش همایون تولدت مبارک

+ بسم الله. سلام خدمت همه دوستان پیام رسان قبلا هم گفته بودم که عده ای منحرف مغول آلودن این محیط به عکس های به ظاهر عاطفی و احساسی سخیف هستند و جماعت به اصطلاح مذهبی پارسی بلاگی هم صدایشان در نمی آید ! غیرت ها ظاهرا مطلق خواب است یا پیام رسان به جای نشر آرمان ها شده محل عشق و صفا ؟

+ بسم الله . انس عجیبی با قرآن داشت . همه از صوت زیبایش تعریف می کردند . شب قدر پاوه بود . قرآن یک جا بهش نازل شد . منافقین سرش رو با مرمر بریده بودند .

+ بسم الله . جنگ بود !شوخی بردار هم نبود . برای همین شایسته سالاری معنا داشت . حضرت آقا حسن باقری راکه در روزنامه جمهوری کار می کرد و خبرنگار بود معرفی کرد به محسن رضایی . بعد از دو سه ماه شد فرمانده قرارگاه . حتی بالاتر از خیلی سردار ها !

+ بسم الله . چش منافق و در می یاری /توی کف دستش می ذاری /به خدا توی هر چی مرده / یه دونه ای هم تا نداری /سید و مقتدا عبد پاک خدا /آدم خنگم این چیزا رو راحت می فهمه /دشمن آقامون چه بی شعور و نفهمه/مولا عل سید علی مولا علی سید علی(انشاء الله به زودی فایل صوتیش رو برای دانلود می ذارم -جشن تولد آقا هیئت صاحب الامر(ج))

+ بسم الله.دوستان توجه کنند چند نفر در پیام رسان به اسم مذهبی شروع کردند و با گذاشتن عکس های مذهبی و نیمه مذهبی خودشون رو مطرح کردند چند وقتیه که می بینم همون عده روی آوردن به گذاشتن عکس هایی با مضمون احساسی از عشق های سخیف جنسی و عده ای از دوستان هم ظاهرا شخصیت این عده رو موجه می دونند و هی لایک می زنند .

+ بسم الله . دفتر عاشقی ماست پر از نمره بیست /چون امیر دل ما سید علی خامنه ایست

+ بسم الله . ما از دوکوهه آمدیم اینجا غریبیم...